خیلی پستی


...من عاشق او بودم و او عاشق او

دیشب با دوستم رفته بودم رستوان، روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود باهم دوست هستن، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد، قشنگ معلوم بودپسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین، دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد، بلند شدن، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم خیلی پستی

خیانت



نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت0:02---6 آبان 1392
منو باش فکرم تا کجاها رفت.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ :-)


نازنين
ساعت13:43---4 آبان 1392
نیاباران زمین جای قشنگی نیست

من ازاهل زمینم

خوب میدانم که اینجا زنبور در عقد گل است

ولی سودای بل بل دارد

پروانه را هم دوست دارد

نیاباران زمین جای قشنگی نیست

من ازاهل زمینم

خوب میدانم که اینجا جمعه بازار است

و عشق را در بسته های زرد به همه نسیه می دادند...


دختری از جنس باران
ساعت13:10---25 مهر 1392
خدایا وقتی تو پشتمی...



مهم نیست کیا جلوم هستن!!!







با افتخار لینک شدید
مرسی آجی :-)


نازنين
ساعت19:40---24 مهر 1392
کاش هرگز در محبت شک نبود



تک سوار مهربانی تک نبود



کاش بر لوحی که بر جان دل است



واژه تلخ خیانت حک نبود ...
مرسی واقعأ زیبا بود


naeeme
ساعت15:36---24 مهر 1392
این داستانات اخرش منومیکشه ایییییییییول بابا!!!!!!!!!فک کنم بایدغیرتی باشی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا نکنه چرا فکر کنی,مطمئن باش :-*


boy
ساعت0:01---24 مهر 1392
خیلی توپه داستان راحله خوشم اومد قشنگه وبلاگت راستیممنون ازاینکه بهم سرزدی
دوست داشته بودی...


عشق2طرفه
ساعت8:26---23 مهر 1392
بی معرفت حقش بوده
:-)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





|- Hossein Nori Nasab -|

طراح سجاد تولز